فانوس ادب
وبلاگ ادبي سینا صارمی
مانده ام سخت عجیب در بُن تاکِ سیاه هر چه جوشید، نشد شربتی مثلِ گناه 30 نا صارمی پ ن :
گناه شیرین است امّا عاقبت تلخ دارد. نظرات شما عزیزان:
سلام بر استاد صارمی عزیز
آقا که قشنگ بود مثل همون انگورا ((خوشمزه اید)) بله گذر عمر را چاره ای نیست باز باید خدا را در همه حال شکر گذار بود البته آدمی هر چه پیر تر می شود گرانبهاتر می شود ماه روزه هم تموم شد ومن همین الان یه چایی تازه دم به اتفاق رئیس خوردیم ولذت بردیم وخدا را برای این سلامتی شکر کردیم ضمنا ما همین جور مثل جوجه کلاغا چشممان به راه است که مردی از دور با یک تیبای هاچ بک درباران بیاید تا حداقل ببینیم ماشینش چه شکلیه زودتر ... پاسخ: سلام و عرض ادب داداش وحید عزیز. خوشحالم به بودنت عزیز دل. شکر خدای در هر زمان واجب است. ماه روزه هم رفت و این روزها چایی اون هم در جوار دوستان بخشداری می چسبد. به جناب جعفری و دیگر دوستان سلام خالصانه مرا برسانید. مردی آمد در باران بی چتر آمد.فقط انتظار و انتظار. تازه باقی پولش را هم ندارم وحید جان. خیلی مخلصیم
سلام علیکم.این سروده زیبای شما را با مطلبی پیرامون همین موضوع تلفیق و در وبلاگ منتشر کردم.ان شائ الله بتوانیم از این مطالب آموزنده شما بیشتر استفاده کنیم.موفق باشید.
پاسخ: سلام علیکم جناب آقای ابراهیمی. سپاس از زحمات بی کم و کاست شما. زنده باشید دو شنبه 6 مرداد 1393برچسب:گناه،تاک انگور،شراب،شربتی مثل گناه، دل نوشته های ماندگار، سینا صارمی،مسکین باخرزی, :: 3:44 بعد از ظهر :: نويسنده : سینا صارمی
آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پیوندهای روزانه پيوندها نويسندگان |
|
![]() |